به گزارش خبرگزاری مهر، شعر در صدر اسلام به عنوان سریعترین و ماندگارترین رسانه محسوب میشده و در واقع اساس کار مرحوم علامه امینی (ره) در مجموعه 11 جلدی «الغدیر» راجع به همین مسئله است که وی دیدگاه شعرای بزرگ عرب را از کلمه «مولا» و قصه غدیر مورد بررسی قرار میدهد. از معجزات الهی این بود که یک شاعر پر توان به نام« حسان بن ثابت» که در واقعه غدیر حضور داشته است، پس از خطابه پیامبر(ص) در مورد ولایت حضرت علی(ع) از پیامبر اجازه می گیرد که این واقعه را به شعر بیان کند و او بلند میشود و در قصیدهای قراء این واقعه را می سراید و ماندگار میشود.
سروده عمرعاص در مورد واقعه غدیر خم
علامه امینی به بررسی اشعار شعرایی از این دست که معروف هستند پرداخته است و بررسی می کند که مثلا در قرن اول که حسان بن ثابت در واقعه غدیر بوده و شعر گفته است استنباطش از مولا و غدیر چه بوده و یا در قرن دوم که «کمیت اسدی» بوده است چگونه و به همین ترتیب جلو می رود. از نکات جالبی که مرحوم علامه امینی بدان پرداخته این است که علامه در «الغدیر» به شعری از یکی از شعرایی که به واقعه غدیر به همان نحوی که در باور شیعه است، اشاره می کند و این شاعر یکی از دشمنان اهل بیت(ع) و امیرالمؤمنین(ع) است و او کسی نیست جز عمروعاص.
عمروعاص قصیده ای دارد به نام «جلجلیه» که از شاهکارهای ادبی عرب است. وقتی معاویه عمروعاص را به فرمانداری مصر منصوب میکند، پس از مدتی از او خراج مصر را طلب میکند و با شانه خالی کردن عمروعاص از پرداخت مالیات، معاویه او را تهدید میکند که اگر خراج مصر را ندهی تو را عزل می کنم و عمروعاص در جواب معاویه این قصیده را می فرستد. جلجل صدای زنگ شتر را می گویند و عمروعاص در آخر قصیده خطاب به معاویه می گوید نگذار این شتر گردنش تکان بخورد و صدای جلجل بلند شود که آبروی تو می رود. این قصیده دقیقا به مر غدیر و خلافت و ولایت امیرالمؤمین(ع) بر اساس همان اعتقاد شیعه اشاره می کند. حتی بزرگان مذاهب اهل سنت مثل شافعی شعرهایی در مورد امیرالمؤمنین(ع) دارد که اگر کسی نداند فکر می کند سید رضی آن را سروده است آنجا که می گوید: "لَو اَنَّ المُرتَضَی اَبدَی مَحَلَّهُ لَصَارَ النَّاسُ طُرّاً سُجّداً لَهُ وَ مَاتَ الشَّافِعِی وَ لَیسَ یَدْرِی عَلِیٌّ رَبُّهُ اَمْ رَبُّهُ الله" یعنی « اگر علی جایگاه و حقیقت خویش را برای مردم آشکار کند، هر آینه مردم دسته دسته در برابر او به سجده خواهند افتاد، شافعی مُرد و عاقبت نفهمید پروردگار او علی است یا خدا.» شافعی در این شعر آنقدر غلو می کند که به حضرت علی(ع) مقام ربوبیت می دهد.
مقابله یک تنه علامه امینی در برابر تحریف بزرگ تاریخی
در عصر علامه امینى بسیاری از نویسندگان عرب در آثار و تألیف هاى خود، اندیشه شیعه را به چالش کشاندند و از هیچ تهمت و افترائی علیه مکتب تشیع دریغ نمیکردند. علامه امینى با بسیارى از آنان از طریق نامه یا ملاقات حضورى تماس میگرفت و به درست نویسى و حق جویى دعوتشان میکرد و علما وبزرگان را بدادن پاسخ های علمى و منطقى به آنها ترغیب می کرد تا شاید از نگارش و سخنرانى هاى تفرقه افکن بپرهیزند .
علامه امینـى( 1320 - 1390 ه .ق) برای تألیف کتاب گرانقدر الغدیر که در اثبات حقانیت مولی الموحدین(ع) تاثیر بسزایی داشته است، زحمات بسیاری را متحمل شد. علامه امینی شخصیتی است که یک تنه در برابر تحریف کنندگان تاریخ قیام کرد و با قلم توانا و آتشین و در عین حال منطقی و علمی خود، پردهها را کنار زد و حقایق را از لابلای زوایای تاریک تاریخ، بیرون کشید.
بیش از پنجاه سال است که از تدوین کتاب الغدیر میگذرد و با اطمینان میتوان گفت که جامعه محققین اعم از شیعه و سنی با نام الغدیر و با نوشتههای علمی و عمیق و محققانه و پر احساس علامه امینی آشنا هستند. اما در طول این زمان هنوز کسی نتوانسته برای الغدیر حتی صفحهای ردّیه و یا نقدی که قابل اعتنا باشد، بنویسد و این خود نشانگر استحکام و متقن بودن مطالب این کتاب است که حتی مخالفین شیعه نیز نتوانستهاند اشکالی بر آن وارد نمایند.
علامه امینی در شبانه روز حدود 17 ساعت مطالعه و کار میکرد و برای مطالعه کتبی که در دسترس نداشت رنج سفرهای گوناگونی به جان خرید؛ علامه در این باره میگوید: من برای نوشتن الغدیر 10 هزار جلد کتاب از «باء» بسم الله تا «تاء» تمّت آن خواندهام و به 100هزار جلد کتاب، مراجعات مکرر داشتهام.
علامه امینى در این مجموعه با نقد آثار و تألیفات کسانی چون ابن تیمیه، آلوسی، قصیمی، و رشید رضا، در صدد بر آمد وحدت و اخوت اسلامی را در جهان اسلام گسترش و تخمهای کینه و نفاق و تفرقه را بخشکاند. علامه امینی در کتاب الغدیر به ترتیب حروف الفبا به ذکر راویان حدیث غدیر از صحابه پیامبر (ص) می پردازد. وی 110 تن از اصحاب را نام میبرد که حدیث غدیر را روایت کردهاند و به نام 84 تابعی اشاره مینماید. سپس طبقات راویان حدیث غدیر از علما را بر میشمارد و از علمای قرن دوم هجری تا قرن چهاردهم، 360 تن را ذکر میکند که حدیث شریف غدیر را نقل کرده اند.
مجموعه 11 جلدی الغدیر به زبان عربی، با نثری شیوا و رسا نگارش یافته است و از مهمترین نکات قابل توجه این است که علامه امینی بر خلاف اکثریت علما، به صورت کانالیزه مطالعه نمیکردند و در مورد موضوع تحقیقی خود تنها به متون رشتهای خاص مراجعه نمینمودند. بلکه به تمامی منابع مطبوع و مخطوط موجود که به آن موضوع خاص پرداخته بودند رجوع نموده و در تحلیلهای علمی خود از همگی آنها استفاده میکردند. وی برای نگارش الغدیر کلیه کتابهای تفسیری، روایی، تاریخی، رجالی، انصاب، لغت، و دواوین شعری را با دقت، مورد مطالعه قرار دادهاند. با عنایت به همین موضوع است که علامه امینی خود در ابتدای الغدیر نوشتهاند: «الغدیر فی الکتاب والسنه والادب. کتابٌ دینیٌ، علمیٌ، فنیٌ، تاریخیٌ، ادبیٌ، اخلاقیٌ.» که همین شیوه منحصر بفرد، یکی از علل جاودانه شدن الغدیر شده است.
مباحث جلد اول و دوم الغدیر
در مورد محتوای 11 جلد منتشر شده «الغدیر» باید گفت که علامه در جلد اول الغدیر، به داستان غدیر، بررسی سند حدیث غدیر، آیات مربوط به حدیث غدیر که عبارتند از: آیه تبلیغ (مائده/16)، آیه اکمال (مائده/ 3)، آیه سألَ سائل (معارج/1-3) و بررسی دلالت حدیث غدیر پرداخته است. در جلد دوم الغدیر، علامه ابتدا اهمیت و چگونگی شعر در دنیای اسلام را مورد بحث قرار داده است و در ادامه به ذکر غدیریههایی که توسط شاعران به زبان عربی سروده شده پرداخته است. علامه ذیل هر غدیریه به شرح حال غدیریه سرا پرداخته و اگر چنانچه در غدیریه و یا در دیگر اشعار غدیریه سرای مورد نظر، اشاراتی نسبت به مناقب امیرالمومنین و سایر اهلبیت علیهم السلام شده باشد منابع روایی اثبات آن مناقب را ذکر کرده است. در این جلد غدیریههای قرن اول و دوم مورد بررسی قرار گرفته است که غدیریه حضرت علی (ع) نیز در این جلد وجود دارد. یکی از غدیریه سراهای این دوره عمرو عاص است که علامه به تفصیل در مورد حیات وی بحث کرده است.
مباحث جلد سوم الغدیر
علامه در مجلد سوم الغدیر که ناظر به معرفی غدیریههای قرون سوم و چهارم است؛ صرفا به غدیریه های مسلمانان اشاره نکرده است بلکه غدیریه های برخی شاعران مسیحی را نیز در این مجلد معرفی و به شرح آنها پرداخته است. آنچه که از غدیریههای مسیحیان استفاده میشود این است که جامعه مسیحیت نیز از فرمایشات پیامبر (ص) در غدیر خم چیزی جز ولایت و امامت حضرت علی (ع) استنباط نکردهاند. در این مجلد علامه امینی ضمن پاسخ به افتراها و تهمتهایی که اهل سنت به شیعه زده اند، 16 کتاب که در آنها به شیعه افتراهای نامربوط زدهاند؛ معرفی کرده و آنها را مورد نقد و بررسی قرار داده است.
مباحث جلد چهارم و پنجم الغدیر
در جلد چهارم غدیریههای قرون چهار، پنجم و ششم مورد بررسی قرار گرفته است. غدیریه سرایان این دوره 31 نفر میباشند. درباره شرح حال این 31 نفر که از علما و شعرای برجسته هستند؛ به طور مبسوط در این جلد بحث شده و خصوصا میزان توانایی ادبی آنها مورد بررسی دقیق قرار گرفته است. در واقع، روح حاکم بر این جلد، شعر و ادب است. در میان غدیریه سرایان این دوره، چهرههای برجستهای نظیر شریف رضی، سید مرتضی و خطیب خوارزمی دیده میشود.
غدیریههای جلد پنجم مربوط به اواخر قرن ششم تا اواخر قرن هفتم است. غدیریه سرایان این دوره 12 نفر هستند. قابل توجه است که در غدیریهها به برخی از مناقب و فضائل امیرالمؤمنین علی(ع) نیز اشاره شده است که علامه امینی آن مناقب را ذکر و مورد بررسی قرار داده است. از جمله مناقب حضرت، حدیث ردّ الشمس است که این داستان در این جلد بررسی شده است و نیز در باب جعل احادیث در خصوص خلافت خلفای غاصب نیز به صورت مشروح، سخن به میان آمده است. علامه امینی در اثبات مناقب ائمه هدی (ع)، تحقیقات عمیق و گسترده خود را در چند مرحله ارائه کرده است.
مبحث مهم دیگری را که علامه در این جلد به آن پرداختهاند مبحث جعل احادیثی در خصوص خلافت خلفای غاصب است. روایان دروغگو و کذاب برای اینکه انحراف از امامت حضرت علی (ع) را توجیه کنند به ساختن اکاذیب متوسل شدند و در مقابل هر یک از احادیث در منقبت امیرالمومنین علی (ع)، حدیثی را برای خلفا جعل کردهاند.البته جعل حدیث تنها به خلفا ختم نشد و پس از آن در مورد ابوحنیفه، شافعی، مالک و احمدبن حنبل هم رواج یافت و در مورد ایشان نیز احادیثی جعل شد.
در جلد پنجم الغدیر نام 700 راوی از بزرگان اهل تسنن ذکر شده است که همگی آنها کذاب بودهاند. روایات و احادیثی که این 700 نفر ساختهاند در تمامی کتب اهل تسنن پراکنده است. شایان ذکر است که تنها 43 نفر از این 700 راوی، تعداد 408684 حدیث ساختهاند.
مباحث جلد ششم الغدیر
غدیریههای هفت تن از غدیریه سرایان سده هشتم، با شرح و بررسی در این جلد نقل گردیده است. گفته شد که جعل کنندگان حدیث، در مقابل مناقب حضرت علی (ع)، مناقب و فضائلی برای خلفاء جعل میکردند. یکی از مناقب امیرالمومنین علی (ع) اعلمیت ایشان است که حدیث سازان برای خلیفه دوم احادیثی در باب علمش جعل نمودهاند و علامه امینی 200 نمونه از این احادیث جعلی را در کتاب الغدیر ثبت کرده است که 100 مورد آن در جلد ششم درج و با مستندات محکم جعلی بودن آنها را اثبات کرده است.
مباحث جلد هفتم الغدیر
غدیریههای سه غدیریهسرا در جلد هفتم الغدیر آمده است. این غدیریهها متعلق به سده نهم ه. ق میباشد. در این جلد نیز علامه جدای از ذکر غدیریهها، به رد داستانهای ساخته شده در مورد ملکات نفسانی خلیفه اول، پرداخته و معنای ملکات نفسانی را بیان می کند.
مباحث جلد هشتم الغدیر
راویانی که به حدیث سازی و نشر اکاذیب اشتغال داشتهاند مناقب بسیاری برای خلیفه اول جعل کردهاند. به شهادت تاریخ، تمامی مناقب و فضائلی که به ابوبکر نسبت دادهاند دروغ محض است. در جلد هفتم الغدیر به 28 نمونه از این مناقب جعلی اشاره شده، و در جلد هشتم نیز 42 نمونه دیگر از فضائل دروغین ابوبکر و 11 نمونه از مناقب مجعول خلیفه دوم مورد بررسی قرار گرفته است. در این جلد پیرامون حکومت، قضاوتها، فساد مالی، بدعتهای عثمان و نحوه برخورد وی با مخالفین به تفصیل سخن رفته است.
مباحث جلد نهم الغدیر
در این جلد موضوع بحث، عثمان میباشد که کارهای خلاف و نامشروع او بالاخره داد مردم را در آورد و مورد حمله قرار گرفت. در جلد نهم تبعید ابوذر، عبدالله بن مسعود، مالک اشتر و اصحابش که جملگی توسط عثمان انجام شده، مورد بررسی قرار گرفته است.
مباحث جلد دهم و یازدهم
در این کتاب موضوع بحث در مورد عبدالله بن عمر و معاویه است. معاویه نیز جزء کسانی است که حدیث سازان برای او نیز مناقب و فضائل بسیاری جعل کردهاند که در این جلد به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است.
در جلد یازدهم علامه امینی به موضوع معاویه و امام حسن مجتبی(ع) می پردازد و در اینجا به طور مبسوط به کشتارها و جنایات معاویه اشاره کرده و جریان قتل بزرگانی چون حجربن عدی، عمربن حمق، مالک اشتر، محمدبن ابی بکر و ... را مفصلا ذکر می کند. موضوع دیگری که در این جلد مورد بررسی دقیق قرار گرفته عبارت است از طرح100 نمونه از غلوها و قصههای خرافی که در طول تاریخ اسلام برای برخی از صحابه، تابعین، ائمه مذاهب، علما و عرفا جعل شده است.
نقش الغدیر در معرفی شیعه و ایجاد وحدت اسلامی
با انتشار دایرة المعارف بزرگ و گران مایه «الغدیر» ستایش ها آغاز و نامههای فراوانی در تقریظ ، تمجید و تشکر برای علامه امینی فرستاده میشود. این تقریظها گاه از دانشمندان بزرگ شیعه و اهل سنت است و گاه از پادشاهان کشورهای اسلامی. پذیرش غدیر به عنوان محور حرکت اسلامی و بنیان حکومت دینی و مذهبی اسلام وجه اشتراک همه ستایشها است. محمد عبدالغنی حسن مصری، در تقریظ خود بر الغدیر میگوید : " از خداوند مسئلت میکنم که برکه آب زلال ( غدیر) شما را ، سبب صلح و صفا میان دو برادر شیعه و سنی قرار دهد تا دست به دست هم داده و امت اسلامی را بسازند" (مقدمه، تحقیق مؤسسه دایرة المعارف فقه ،ص 314)
عادل غضبان مدیر مجله مصری " الکتاب " میگوید : " این کتاب ، منطق شیعه را روشن میکند و اهل سنت میتوانند به وسیله این کتاب شیعه را به طور صحیح بشناسند . شناسایی صحیح شیعه سبب میشود که آراء شیعه و سنی به یکدیگر نزدیک شود ، و مجموعا صف واحدی تشکیل دهند " . (همان، ص 331)
دکتر عبدالرحمان کیالی حلبی، پس از اشاره به انحطاط مسلمین در عصر حاضر، و اینکه چه عواملی می تواند مسلمین را نجات دهد ، و پس از اشاره به اینکه شناخت صحیح وصی پیغمبر اکرم یکی از آن عوامل است ، میگوید : " کتاب الغدیر و محتویات پر بار آن، چیزی است که سزاوار است هر مسلمانی از آن آگاهی یابد ، تا دانسته شود چگونه مورخان کوتاهی کردهاند ، و حقیقت کجاست . ما به این وسیله باید گذشته را جبران کنیم و با کوشش در راه اتحاد مسلمین به اجر و ثواب نایل گردیم"(همان، ص 0331)
علامه امینی با نگاه وحدت بخشی که بین جوامع اسلامی داشته است؛ با نگارش «الغدیر» روشن می سازد که اولا منطق مستدل شیعه چیست و ثابت میکند که گرایش بیش از صد میلیون مسلمان به تشیع بر خلاف تبلیغات زهر آگین عده ای، مولود جریانهای سیاسی یا نژادی و غیره نبوده است، بلکه یک منطق قوی متکی به قرآن و سنت موجب این گرایش شده است، ثانیا ثابت میکند که بسیاری از اتهام ها به شیعه که سبب فاصله گرفتن مسلمانان دیگر از شیعه شده است بی اساس و دروغ است و ثالثا امیرالمؤمنین علی (ع) را که مظلومترین و مجهول القدرترین شخصیت بزرگ اسلامی است، میتواند مقتدای عموم مسلمین واقع شود و همچنین ذریه اطهارش را به جهان اسلام معرفی میکند.
علامه امینی با نگاهی که به مسئله وحدت اسلامی دارد، در پایان جلد سوم (جلد 4 تحقیق مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی) پس از انتقاد از چند کتاب از کتب قدما ، از قبیل عقد الفرید ابن عبدربه ، الانتصار ابوالحسین خیاط معتزلی ، الفرق بین الفرق ابومنصور بغدادی ، الفصل ابن حزم اندلسی ، الملل و النحل محمد بن عبدالکریم شهرستانی ، منهاج السنه ابن تیمیه ، والبدایة و النهایه ابن کثیر و چند کتاب از کتب متأخرین ، از قبیل تاریخ الامم الاسلامیه شیخ محمد خضری ، فجر الاسلام احمد امین ، الجولة فی ربوع الشرق الادنی محمد ثابت مصری ، الصراع بین الاسلام و الوثنیه قصیمی ، و الوشیعه موسی جار الله میگوید : " هدف ما از نقل و انتقاد این کتب ، این است که به امت اسلام اعلام خطر کنیم و آنان را بیدار نماییم که این کتابها بزرگترین خطر را برای جامعه اسلامی به وجود میآورد، زیرا وحدت اسلامی را متزلزل میکند، صفوف مسلمین را میپراکند ، هیچ عاملی بیش از این کتب، صفوف مسلمین را از هم نمیپاشد و وحدتشان را از بین نمیبرد و رشته اخوت اسلامی را پاره نمیکند.